وقتی اون دسته از مکاتب انسانی که زندگی پس از مرگ و به تبع اون مورد قضاوت واقع شدن رو انکار میکنن، از خوب و بد دم میزنن، من فازشون رو نمیفهمم.
اگه قراره ما نابود شیم، دیگه چه ارزشی داره که حیات ادامه پیدا کنه؟ دیگه چرا مهمه که چه کسی درد بکشه؟ چه کسی نکشه؟
سوال اینه:
آیا بدون اعتقاد به بقای پس از مرگ و مورد قضاوت واقع شدن، خوب و بد معنا پیدا میکنه؟
چرا باید آدم خوبی باشیم، اگه قراره نابود شیم؟
چرا سر اون دختر، یا پسر رو کلاه نذارم؟ ما که قراره نابود شیم. پس درد اون به من چه ربطی داره؟ گور باباش.
گولش میزنم تا به منافع جنسی/مادی خودم برسم.
چرا سر اون شریکم کلاه نذارم؟ اصلا چرا سر بقیه کلاه نذارم؟ دیگران چرا مهم باشن؟ فقط خودم مهمم.
کلاه میذارم سرش تا جیب خودم پر شه.
چرا حیوونا رو نکشم؟ چرا به کره زمین رحم کنم؟ دیگی که برای من نجوشه، میخوام سر سگ توش بجوشه.
نابود میکنم تا بیشتر مصرف کنم و بیشتر لذت ببرم.
یهودی و مسیحی و مسلمون و زرتشتی میگه خوب باشم میرم بهشت، بد باشم میرم جهنم.
هندو و بودایی و جِین میگه کار خوب بکنم تو زندگی بعدیم وضعم بهتره، اگه نکنم وضعم بدتره. تازه اگه آدم خوبی باشم، شاید بتونم از چرخه حیات نجات پیدا کنم.
کسی که به زندگی بقای پس از مرگ، و به مورد قضاوت واقع شدن اعتقاد نداره، چرا باید آدم خوبی باشه؟