Home/Path/Quran And Science/Connectedness Of Heavens And Earth

رتق و فتق آسمان ها و زمین

اگه قرار باشه که فقط به خاطر ادعای یه عده من به یه کتاب ایمان بیارم، خوب تعداد مدعیان مسیحیت بیشتره که. تعداد مدعیان فلسفه لذت طلبی و هدونیسم بیشتره که.

پس من باید یه آدم لذت طلب بشم. یا یه آدم مسیحی.

اینکه مسلمونا میگن "قرآن کلام خداست، چون مامانم گفته" یا "قرآن کلام خداست، چون به ما اینو یاد دادن" یا "قرآن کلام خداست، چون مگه میشه نباشه، خدا بزرگه، خدا مهربونه کتاب فرستاده ما رو کمک کنه" اینا استدلال هایی نیستن که ذهن منو آروم کنن.

من به چند دلیل قرآن رو قبول میکنم. یکی از اون دلایل اعجاز علمی موجود در قرآنه. به طرز بسیار خوفناکی من توش تطابق میبینم با یافته های علمی جهان هستی. به همین دلیله که مپذیرم این کتاب از طرف خود خالق هستی اومده.

در واقع مهندسی که دستگاه جهان رو خلق کرده، راجع به اون دستگاه کتاب نوشته، چون همه جای دستگاه رو میشناسه.

شما خودتون بخونین و تو خلوت خودتون، حتی به دور از این پست، فک کنین و با عقل و دلتون تصمیم بگیرین.


فک کن یه روز از در خونه میری بیرون. تو کوچه دو تا ماشینو میبینی. یکی داره اینطوری میره، یکی داره اونوری میره. عقل سلیم بهت میگه "اینا که از اول اینجا نبودن، حالا که دارن از هم و از من دور میشن، اگه من فیلم حرکتشونو عقب ببرم، اینا به هم نزدیک میشن".

این استدلالیه که منجمین طی تقریبا صد سال قبل راجع به پیدایش جهان مطرح کردن.

پس چون همه چی داره از هم دور میشه، یه زمان همه چی باید به هم نزدیک و نزدیک تر میبودن. اونقدر نزدیک که در یه نقطه به اندازه خیلی خیلی کوچیک جمع شده باشن.

یعنی فیلم حرکت دنیا رو عقب ببریم.

این یکی از نظریه ها برای پیدایش جهان بود. یکی از مدل هایی که جهان از کجا اومده و چطوری به اینجا رسیده.

موضوع بعدی اینه که طبق فرضیه سحابی (Nebular Hypothesis) منظومه شمسی و تمام منظومه های دیگه در جهان از یه ابر فشرده از گاز هیدروژن و هلیوم شکل میگیرن.

در واقع ابر وجود داره. ذرات جاذبه دارن. شروع میکنن همو جذب میکنن. کم کم ستاره شکل میگیره. و سیارات شکل میگیرن.

پس هم طبق نظریه انفجار بزرگ و هم طبق فرضیه سحابی، که هر دوتاشون از معتبرترین و قابل قبول ترین موضوعات علم امروز دنیا هستن، ماده در دنیا قبلا به هم متصل بوده و بعد کم کم از هم جدا شدن و ستاره ها و سیاره ها تشکیل شدن.


سوره انبیا (سوره 21)، آیه 30:

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا ۖ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ۖ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ

آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زنده‌اى را از آب پديد آورديم؟ آيا ايمان نمى‌آورند؟


خوب شما چی برداشت میکنین؟

فرض کنیم محمد قرآن رو از خودش گفته و کلام الله نیست. چه لزومی داره که محمد 1400 سال پیش چنین حرفی بزنه؟

اعراب اون زمان به استناد خود آیات این کتاب، در سطح فرهنگی و عقلانی و علمی پایینی قرار داشتن.

بعد خودتو ببر 1400 سال قبل. فرض کن یکی اومده میگه "ای مردم، آسمان و زمین به هم متصل بودن". چه فکری میکنی؟

اگه به جای این جملات، مثلا محمد میگفت "ای مردم، اگر ایمان بیاورید خرمای بیشتری به شما تعلق خواهد گرفت"، بیشتر و راحت تر طرفدار پیدا نمیکرد؟

همین امروز ما میبینیم که یکی مثل کیم کاردشیان میلیون ها برابر یه فیزیکدان یا فیلسوف فالور داره.

همیشه در طول تاریخ اگه کسی قصد فالورگیری داشته، با موضوعات ساده جنسی و غذایی و مالی و لوکس، میتونسته راحت تر و سریع تر فالور جمع کنه.

بعد اصلا فرض کنیم محمد دروغ بزرگ گفته که مردم نفهمن و به خاطر نفهمیدنشون حس کنن که محمد خیلی خفنه و چیزهایی بلده که ما بلد نیستیم.

چطور با این دقت علمی حرف زده؟ چطور تونسته دروغی بگه که 1400 سال بعد پیشروترین نظریه های کیهان شناسی، با زنجیره ای از تواناترین مغزهای انسانی و با سرمایه های چندصدمیلیارد دلاری با دروغش تطابق دارن؟


این آیه برای من نشانه اینه که قرآن کلام خالق هستیه.

این آیه یعنی قرآن = کلام الله.

من نمیتونم با خوندن چنین آیاتی، بپذیرم که محمد از خودش کتاب قرآن رو تالیف کرده.

این آیات دلیل ایمان من به قرآنه.

تو خودت انتخاب کن.

آیا قرآن ساخته دست محمده؟

یا کلام خالق؟