Home/Path/Tahrif/From Standardization To Now

از استانداردسازی تا الان

گام پنجم یعنی کسب اعتماد اینکه قرآن از اولین استاندارد تا امروز دچار تحریف نشده باشه.


من برای گام پنجم تحقیق کردم. نتیجه اش اینه. گویا ما قرآن هایی رو کشف کردیم که قدیمی هستن. اسماشون ایناست:

نسخه پاریس - سنت پیترزبورگ

نسخه بیرمنگهام

نسخه توبینگن

نسخه صنعا

نسخه آبی

نسخه توپ قاپی

نسخه سمرقند


با روش های مختلفی سن اینا رو اندازه گیری میکنن.

با استناد به خطی که به اون خط نوشته شده. مثلا حجازی، یا کوفی. بهش میگیم اُرتوگرافی

با استناد به بررسی مواد مورد استفاده برای نوشتار، و سبک ظاهری کار. بهش میگیم پالئوگرافی

با استناد به روش تعیین قدمت رادیوکربن


این روش ها اختلافاتی در حدود صد سال دارن. مثلا میگن فلان نسخه به نظر میرسه که متعلق به قرن هفتم میلادی باشه، یا قرن هشتم.

از طرف دیگه همه نسخ کامل نیستن. بعضی ها فقط چند صفحه ان، بعضی ها چند آیه از چند سوره، بعضی ها نزدیک به کاملن.

و این نسخه ها در جاهای مختلفی پیدا شدن. از شمال آفریقا، تا ترکیه، تا عمان.

و در جاهای مختلفی نگهداری میشن، در موزه ها و دانشگاه های مختلفی مثل انگلستان، روسیه، آلمان، ترکیه که اکثرا هم اسلامی نیستن (این جالبه نه؟ مسلمونا خودشون به فکر خودشون نیستن. این افتضاحه)


در نهایت من متوجه شدم که در این مرحله، اختلافاتی در حد کلمه بین قرآن امروزی، و قرآن های پیدا شده قدیمی هست. این اختلافات رو بعضی هاش رو نگاه کردم، و تا جایی که نگاه کردم، معنی کلی تغییر نکرده.

مثال:

من کلُ امه => من کل فرقه

فانصرفوا => ثم انصرفوا

رسول منکم => رسول من انفسکم


نتیجه ای که فعلا میگیریم اینه:

با توجه به تحقیق اولیه، قرآن در حد کلمه، تا 1300 سال پیش تحریف داره. اما تا جایی که تونستم چک کنم، این تحریف معنی رو عوض نمیکرد.

در مورد تمامیت قرآن (اینکه سوره یا آیه ای ازش کم یا بهش اضافه شده باشه) فعلا به نتیجه ای نرسیدم.


بر اساس این نتیجه، من در ادامه مسیر حقیقت جوییم:

به معنای کلی قرآن تا 1300 سال پیش اعتماد میکنم.

تحلیل مورفولوژیک (ریخت شناسی واژگانی) قرآنی رو با تردید و هوشیارتر نگاه میکنم.

بیشتر تمرکزم رو میذارم روی تحلیل سمانتیک (معناشناختی) قرآن.